نقش مدیر در پرورش خلاقیت و نوآوری کارمندان
اهمیت خلاقیت
همه سازمانها برای رشد و بقاء خود نیازمند اندیشه های نو ونظریات بدیع و تازه می باشند افکار و نظر یات جدید خون تازه ای را به کالبد سازمان تزریق کرده و آن را از فنا و نابودی می رهاند . حیات جهان بسیار متغیر و پر تلاطم امروز ما نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد.
در این عرصه ، اهمیت نیروی انسانی به وضوح قابل مشاهده است زیرا اگر این نیرو که در واقع منبع اصلی مولد انرژی در سازمان است با بی توجهی روبرو شده و یا سرکوب شود سازمان هر روز ضعیف تر شده و چرخهای آن یکی پس از دیگری از حرکت بازخواهد ایستاد بنابر این عامل کلیدی و آنچه که هم اکنون در جهان در کانون توجه سازمان و جوامع بشری قراردارد این منبع عظیم نیروی انسانی است و مهارت مدیران در شناسایی رفتار و شخصیت افراد و برخورد مناسب با آن که همان مهارت انسانی و ارتباطی محسوب می شود درایجاد فضای مناسب ظهور خلاقیت وپرورش نیروهای انسانی خلاق ، دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد .
خلاقیت چیست؟ Creativity
یعنی بکار گیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر یا مفهوم جدید است و نیز برخی خلاقیت را به ترکیب ایده ها یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها تعبیر نموده اند .
نوآوری چیست؟ Innovation
نوآوری بکار گیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت می باشد د ر واقع نو آوری عملی ساختن ایده ناشی از خلاقیت را امکان پذیر می سازد و آن را بصورت یک محصول جدید یا خدمت تازه ارائه می نماید .
نقش مدیر در پرورش توانایی خلاقیت ونوآوری افراد :
مدیر با عملکرد خود می تواند هم باعث ایجاد خلاقیت و یا مانع آن در افراد گردد . مدیران باید بدانند که سازمان آنها مجموعه زنده انسانی است که در تعامل با ابزار و تجهیزات و مواد می باشند آنها باید در جهت انطبا ق و رشد در محیط و بهبود توانایی یاد گیری خود و دیگر عناصر انسانی سازمان تحریک کننده و انتخاب گر باشند . در این صورت مدیران می توانند یاد گیری و نو آوری را ترویج دهند .
مدیران جهت پرورش افراد خلاق ، آموزش در موارد زیر را باید امکان پذیرسازند .
- تحّمل مخاطره : کارکنان باید بدون ترس از پیامدها ، برنامه را اجرا نموده و از اشتباهات بعنوان فرصت های یاد گیری استفاده شود .
- کاهش کنترل بیرونی : قوانین ، مقررات و خط مشی ها و کنترل ها باید به حداقل برسد .
- کاهش تقسیم کار : به خاطر جلوگیری ازمحدود نگری، از تقسیم کار افراطی جلو گیری شود .
- قبول ابهام : اگر خلاقیت شفاف و عینی نبودمهم نیست در غیر اینصورت باعث کاهش خلاقیت می شود .
- تحّمل راههای غیر عملی : کارکنانی که جوابهای غیر عملی نابخردانه می دهند باید تحّمل شوند زیرا آنچه در اوایل غیر عملی به نظر می رسد ممکن است در آینده منجر به راه حلهای خلاق شود .
- تحّمل تضاد : تنوع آراء باید تشویق شود .
- تمرکز بر نتایج تا ابزارها : تمرکز بر نتایج باعث ارائه و پیشنهاد در چندین جواب صحیح به هر مسئله معینی میشود .
- ارتباطات همه جانبه : افقی – عمودی – موّرب
- ایجاد نظام مشارکت جو : کارکنــان در صورت حــمایت و تشــویق مدیــر پیــوسته به تفکر و خلاقیت می پردازند و اگربر عکس باشد ابتکار می خشکد و در واقع هر فردی که در سازمان یک فکر نوع اگر چه غیر عملی و اشتباه باشد ارائه کند باید تشویق شود .
پاسخی بگذارید